وقتی داشت میرف که تنهات بزاره..بخندودست از خاطره ساختن برندار...گریه نکن نفرین نکن لحظه اخر
بزن زیر دماغش بگو نری بگی بد بودااا....بازوشو نیشگون بگیربگو دوس ندارم حرفایی که به من
میگفتی به یکی دیگه بگی...ازته قلب دوسش داشته باش بازم...انگاری قراره بمیره...وقتی رفت
بزن زیر گریه یه ماه دوما...یه سال یه هفته همچین که خالی شدی یه شب یه جایی یه زمین
خوش ابو هوا گیر بیار یه چاله بکن وخاطره هاتو بریز توش ویه فاتحه هم برای روزای خوشتون بخون....
نوشته شده در جمعه 95/8/28ساعت
10:14 صبح توسط شبنم2| نظر